محل تبلیغات شما
من رنگ نیستم که بگویی چنان نباش
 آغوش باز در بغل آسمان نباش
 دیدم که میروی و دلم زیر پای تو 
لبهای بسته اش به تمنا که جان نباش 
بعد از غم ت زمردم این شهر میشنید
 گوشم که بیوه ی هوسی بی نهان نباش
 جرمم میان مردم این شهر بیوگی است
 حالا بگو که نیست و زخمِ زبان نباش 
گفتم خدا ببین که زعالم بریده ام
 گفتی بمان و خون دل و خواب نان نباش
 آخر چرا تمام نشد ماجرای من
 با آنکه گفت خواجه چنین و چنان نباش
 دیگر مجال خفتنِ در فصل سرد نیست 
بنشین و گریه کن؛ چو غم بی خزان نباش

مسءولینی که نهایتا ولی کنتورند نه ولی نعمت

دیگر میدانم اخلاقت را

تازه باش،مثل ماندن،تا منم باشم

شهر ,بی ,چنان ,غم ,نیستم ,نباش آخر ,این شهر ,چرا تمام ,نباش آخر چرا ,نان نباش آخر ,خواب نان

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

درج آگهی شما در 100 سایت نیازمندی | تبلیغات اینترنتی | بازاریابی اینترنتی تکنولوژی طراحی و ساخت هواپیمای تفریحی آزیتا experimental AZITA clackicknara مرکز تخصصی طراحی ست اوراق اداری orinkocep ثبت شرکت سهامی خاص orrarockse سردار شهید برزو درویشی شاهکلائی ساعت هوشمند جی-تب G-Tab cifisiwor